به نام خدا ✍️✍️

خدای واژه‌ها.

خلق کننده واژه‌ها.

زمان کمی تا سال نو، بهار 1403 وقت هست.

واژه‌های زیادی آموختم.

از کوچه و بازار و تاکسی گرفته تا خونه و پیاده‌روی و دورهمی.

همه زمان، نجوای « واژه » بود که در گوشم زمزمه

سر می‌داد.

گاهی چشمانم به « واژه » ای خیره می‌شد.

بویایی و لامسه خود را عقب ندیدند و پیوستند.

مزمزه کردن واژه از همه زیباتر بود.

چرا که مغزم از عمق وجودش، لمسش می‌کرد.

با واژه راه رفتم، پریدم، خندیدم، گریه کردم،

بالا و پایین رفتم، به گوشه‌ای خزیدم.

با واژه، نور امید ابتدا در وجودم و بعد در دل

دیگری زنده کردم.

هر چه بود رشد بود و توسعه.

خدایا شکرت 🌾

هر فکری به مغزم خطور می‌کند او خود پیش

قدم هست.

یادم هست در فرازهای مسیر که فکر کردن

طول می‌کشید، واژه بود که به من سرمی‌زد.

در نشیب‌ها بود که مرا با خود می‌آمیخت.

گل واژه « صبوری » بیش از همه، همه جا

مرا پشتیبان بوده و هست.

آرامش بعد صبوری که دست‌مایه خودش هست

مرا درگیر خود کرده‌است.

تأمل بعد هر رویداد، بهترین اتفاق را رقم می‌زند.

والله یحب الصابرین

ظهر یکشنبه 27 اسفند 1403.

امسال هنگام تحویل سال با طلوع خورشید

هم‌آوا شده است. به فال نیک می‌گیریم.

تحول در قلوب را برای همه شما از خدای

مهربان خواهانم.

خدایا

دوست دارم

متأسفم

لطفاً منو ببخش

ممنونتم.

برای همه ناامیدی‌هام که امید را به من رساندی.

برای همه کج‌فهمی‌هام که آگاهی را به من فهماندی.

برای همه تاریکی‌های مسیرم که نور بی‌نهایتت

را تاباندی.

 

 

 

 

 

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *