آزادی

آزادی

به نام خدا ✍️✍️✍️

«« آزادی »» واژه دیر آشنا و نزدیک به غریب.

واژه آزادی را معنا بسیار کرده اند: آزادگی، رهایی، شادی، آرامش، جدایی، سپاس، بنده نبودن، خلاصی، استقلال و اختیار.

آزادی در معنای وسیعش، به راحتی جا به جا شدن و محدود نبودن چیزی در فضا است.

در خصوص انسان، حالتی ست که در امورش با اراده خودش، به مقصودش برسد و مانعی سر راهش قرار نگیرد.

آزادی واژه بلند و پر مفهومی ست. محدود به مانعی نمی شود. در معنای مطلقش، بی حد و مرز است.

ولی انسان نمی تواند آزادی مطلق دارا باشد چرا که حق دیگری زیر آزادی او قربانی می شود.

آزادی مطلوب، دلخواه همگان است که همه انسان ها نیاز دارند به حق و حقوق خود آشنا باشند، و حقوق دیگران را زیر پا نگذارند. اهل قلم تعهد بزرگی نسبت به این واژه دارند.

آگاهی مردم را نسبت به حقوق طبیعی خویش بالا ببرند. انواع آزادی: آزادی قلم، بیان، اندیشه و….. آزادی به معنای رهایی انسان از هر گونه سلطه و بردگی ست.

هر گونه خصلت و ویژگی انسان که محصور شده و به بند کشیده شود، سلامت روانش مورد تهدید قرار می گیرد. آزادی در درون آزادی می خزد، ریشه می دواند، رشد می کند و بالنده می شود. در اعماق آزادی، گنجینه ای ست. هر چه در بند بودن، رشد دارد، آزادی هم پرورش یافتنی ست.

در سکوت آزادی هم، معنا نهفته است. بند بند وجود هر انسانی از آزادی لبریز است. آزادی قلم، رهایی بیان و فرصت اندیشه را به دنبال دارد.

خدا نکند روزی ابرهای پشیمانی بر روی قلم سایه افکند. انسان باید در آزادی اتراق کند تا به مفهوم واقعی آن پی ببرد و در عین حال لبریز و سر ریز نشود. آزادی در اندیشه و قلم اهل نوشتن لانه کرده است.

برای من آزادی سفید رنگ است. چرا که سفیدی همه چیز به دنبال دارد، پاکی، لطافت، صافی، آرامش. لحظه ای که آزادی به بند کشیده شود، نیاز روح به خطر می افتد.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *