گاهی

به نام خدا ✍️
گاهی واژه کم می‌آید برای بیان احساسی.
گاهی در تنگنا قرار می‌گیری برای بیان چیزی.
گاهی هر چه می‌اندیشی از بارِ رویِ دوشِ
ذهنت کم نمی‌شود.
گاهی افکارت، ذهنت را بی‌تاب می‌کنند.
گاهی نَفَس به تَعب می‌افتد.
گاهی تپش به شماره می‌زند.
گاهی هر چه دست و پا می‌زنی نمی‌شود.
گاهی در ظرف خیالت گم و مِه آلود دیده می‌شوی.
گاهی نمی‌شود که نمی‌شود.
این زمان بیرون بیا از هر چه در آن بودی.
دَمی آرام بگیر.
پلک‌هایت را روی هم بگذار.
رها کن.
نفس‌های عمیق بگیر.
دم، مکث، بازدم.
دلتنگی‌های بی‌قرار اشکت را روانه دلت می‌سازند.
دلت را محکم در آغوش ذهنت دار.
آرامش به قلبت جاری می‌شود.
اکنون تو آدم دیگری شده‌ای.
همه را به‌او سپردی.
دلتنگی، بی‌قراری، نگرانی، پیش و پس،……
برقرار باد در وجودمان، نیروی لایزال خدایی…. آمین.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *