« تاریکی»

به نام خدا ✍️
این خاصیت سیاهی‌ست.
جایی که تاریک هست هیچ چیز
دیده نمی‌شود.
قلب ما جایگاه خداست.
هر یک از کدورت‌ها و کارهای ناشایست،
نقطه سیاهی روی قلبمان می‌نشاند.
دیگر حسی را درک نمی‌کند.
آرام آرام وسعت زیادی از قلب، سیاه‌پوش
می‌شود. نیکی‌ها و خوشی‌های اطرافت را
نمی‌بینی.
تاریکی را فقط روزنه‌ای کوچک لازم است
تا همه چیز دیده شوند.
از سیاهی نترسید.
وارد جایی مثلاً انبار تاریکی می‌شوید.
در عرض چند ثانیه که هنوز کلید برق را
نیافتید همهٔ وسایل داخل انباری حرکت
می‌کنند، سر و صدا دارند، گربه روی
سقفش راه می‌رود.
انگار جنّی وسط انبار نشسته است.
وقتی کلید قلبت را پیدا نکنی،
قلبت به همه چیز شک دارد.
چیز واضحی نمی‌بیند.
کافی‌ست ذره‌ای نور، تابش را تابیدن کند.
نور می‌تواند همان مثبت فکر کردن، قضاوت
بی‌جا نداشتن، همدلی با آدم دلگیر، کمک کردن
بدون چشم‌داشت و خیلی چیزهای دیگر باشد.
آن ذره درِ حکمت و دانستن را به رویت باز
می‌کند.
کافی‌ست مشاهده‌گر باشی و پی‌گیر.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *