به نام خدا ✍🏻

پشت این درها انسان‌های لطیفی می‌زیسته‌اند.

شایدم هنوز می‌زییَند. همه چیز عوض شده اما

اخلاق عوض نشده.

هنور کورسویی امید از برای درست رفتارکردن،

بهتر ارتباط گرفتن و خوب زیستن تَهِ آن موج می‌زند.

هنوز نور ضعیفی از آن تلألو دارد.

هنوز صدای شادی از آن دلت را خوش می‌کند به

سرزنده بودن.

هنوز دیوارهای خانه بوی وصل می‌دهند.

هنوز استقامت از درونش پابرجاست.

هنوز پنجره‌هایش دروازه امید را در قلبت

زنده نگه‌ می‌دارند.

هنوز اشک‌های سوگ از آن دل را غمگین می‌دارد.

هنوز آش نذری همسایه داغ است.

هنوز سبزی‌های رنگارنگ حیاط دل را به شکوفایی

زندگی گره می‌زند.

هنوز مهربانیِ خاکستری مرا به داخل دعوت می‌کند.

هنوز طعم و بوی چای مادر در دهان لانه دارد.

هنوز در خانه به روی همه باز است.

هنوز هنوز و هنوزهایی که ناگفتنش بهتر است.

 

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *