به نام خدا ✍🏻✍🏻
🌺 زخم ☀
ظاهراً زخم، واژهایست که درد دارد و تحملش از همگان ساختهنیست. واژهای که فکر و دل و روح را خط میاندازد.
« ز » آن در درونمان زلزله راهی میکند،
« خ » خراشی ایجاد میکند که خشم بدنبال دارد،
و « م » آن وجود را ماتم سرا جلوه میدهد.
و حال آنکه زلزلهاش خبری دارد که محصولش کمِکم مروارید است.
زخم ، ضربه یا خراش را وقتی میشنویم ذهن ما فوری به زخم روی بدن خود یا دیگران تمرکز میکند. چه بسا لانه ساخته، دردسرهایی را تولید میکند. حق دارد، زخم درد دارد، اما دردش ماندگار نیست، اگر تو بخواهی، هر زمان اراده کنی میتوانی بر آن فائق آیی. آگاهانه نظر کنیم بر زخم، بر دردی که از آن ناشی میشود، بر ظاهرش که به دیده ما زیبا نمیآید. زخم ممکن است جسمی باشد یا روحی. بدی زخم روحی این است که دیده نمیشود ولی در درونت زلزلهای رخ میدهد و
ممکن است آثار سوئی بر جسم بگذارد. نگذاریم زخم کهنه شده و در ما گیر کند. چون به هر ترتیب خوب میشود منتها دیرتر و معلوم نیست شرایطش مناسب باشد. به زخمها چه جسمی و چه روحی بنگر. تلألؤ نور را که از درونش متصاعد میشود نظرت را جلب کند. با زخمهایت حرف بزن. بگذار سکوت تو که پشتش خشم استوار است، نفوذش را عمیقتر نکند. زخم هم وظیفهای دارد. آمده است که بگوید من ضربه خوردهام، خار راه تنفسم را بسته است، درکم کن، با من هماهنگ شو، از من فرار نکن. زخم وقتی آمد خبر دارد، با آخ و واخ و چه کنم، بروز نمیدهد، بلکه ریشهدارتر میشود، از التیام یافتنش فاصله میگیرد.
زخمها متفاوت هستند. بر جسم، جان، روح، مال و هر موجودیِ دیگری ممکن است بنشینند.
آگاهانه زیستن و بر زخمها آگاهی داشتن، فرصت را برای درست التیام یافتن از دست نمیدهیم.
آخرین دیدگاهها