به نام خدا ✍️✍️
« چرا ؟ »
چرا همیشه میخواهیم همه چیز آماده باشد؟
چرا همیشه میخواهیم همه چیز را بدانیم؟
چرا همیشه میخواهیم آمادهخور باشیم؟
چرا همیشه میخواهیم آنچه را میطلبیم، آماده باشد؟
چرا همیشه میخواهیم یکی یکدانه باشیم؟
چرا همیشه همه چیز را برای خود میخواهیم؟
چرا همیشه بدنبال بهانه میگردیم؟
چرا همیشه اهمالکاری را بهانه میکنیم؟
چرا همیشه میخواهیم تنوع طلب باشیم؟
چرا همیشه از دیگران انتقاد داریم اما خودمان را
بی نقص میدانیم؟
چرا همیشه در پی کنترل دیگران هستیم؟
چرا همیشه میخواهیم تأیید شویم؟
چرا چرا چرا………
تا یک جایی توقف نکنیم، چراهای ما ادامه دارد و راه به
جایی نمیبرد و در کوچه بن بست یا مردابی گرفتار
میشویم.
انسان در تنگنا قرار بگیرد، خلاقیتش بروز و ظهور میکند.
تا همه اسباب و وسایل فراهم است که خلاقیت معنا ندارد.
کمی کمخوری یا درست خوردن باعث میشود نیاز بدنت
را بفهمی.
تا در اتاقی محبوس نشوی، راه فرار نمیجویی.
تا گرسنه و تشنه نشدی، بدنبال غذا و آب نمیگردی.
زیستن آگاهانه این امکان را به ما میدهد که خود را
موظف به ارزیابی از خویشتن بدانیم.
نوشتن، امکانات فراوانی جهت خلاقیت در مسیر رشد
ما فراهم میکند.
ذهن خود را محبوس کنید و مقید به اینکه فقط از چند
کلمه میتوانی بنویسی.
چند سوال با کلمههای مشخص ایجاد کنید.
حال فقط با بکاربردن همین کلمات چراهای خود را
بنویسید و به آنها پاسخ دهید.
واژهها از درون قفسههای انبار ذهن که محبوس بودهاند
و فضایی برای تکان خوردن نداشتهاند، یکی یکی، دو تا
دوتا با عجله، با صبوری، کنار هم یا پس و پیش هم به
نظم میشوند. دیگر نمیتوانی آنها را از هم جدا کنی.
واژهها با هم اُخت شدهاند. تفکیک ناپذیرند.
مگر اینکه خَلق جدیدی اتفاق بیوفتد یا ایده نویی
پا بگیرد.
تو شروع کن، خلاقیت از راه میرسد و آفرینش
اتفاق میافتد.
۱۱ شهریور ۱۴۰۲
آخرین دیدگاهها