به نام خدا ✍️✍️
« سایههای درونتان را بشناسید »
از سایه های درونتان آگاهید؟
وقتی مینویسید سایههای درونتان بر
نوشتهتان سایه میافکند و اظهار وجود
میکند.
همانطور که واژهها آرام آرام بر روی قلم
سوار شده و به روی صفحه مینشینند
شما را به تفکر وا میدارند.
مرحله خوبیست به شرطی که خودتان
را بپذیرید.
بدون قضاوت، پذیرش داشتهباشید.
اگر هم قضاوتی صورت گرفت، اوایل
طبیعی هست، خود را نبازید، مقاومت
نکنید.
او را آرام کنید.
اجازه بدهید عبور کند.
باید همه تاریکیهای وجودمان را با
جان و دل پذیرا باشیم چرا که جزئی
از وجود ما هستند.
مراقب باشیم بعد آگاهی از زنده بودنشان
وقتی کشف شدند، رها نشوند، مدیریت
شوند.
سایه هایی مثل:
خشم، نفرت، کینه، حسادت، غرور، خود
خواهی، کمرویی و …. وقتی در وجود
ما زندهاند، اطمینان بدهیم که هستند
بعد با آنها کنار بیآییم و آرام آرام از
وجودمان تخلیه کنیم.
آنها وجود دارند تا ما از ایشان پله رشد
بسازیم.
گاهی به اشتباه سایه ها، مانع میشوند
و در ما توقف ایجاد میکنند.
اما این به واقع توقفگاه نیست.
هر چه بیشتر سایه ها را بشناسیم بهتر
از آنها بهره برداری میکنیم، راحتتر
میتوانیم از آنها بپرهیزیم.
وقتی به وجود سایهها آگاه شدیم تازه
کارمان شروع میشود چرا که هر آگاهی
تغییر ایجاد میکند.
آگاهی مثل سیلاب است که همه چیز
را با خود میآورد ولی اگر درست
هدایت نشود، میتواند خیلی چیزها را
نابود کند.
۱۴۰۲/۵/۲۷
یک پاسخ
“همانطور که واژهها آرام آرام بر روی قلم
سوار شده و به روی صفحه مینشینند
شما را به تفکر وا میدارند.” این جمله رو دوست داشتم افسانه جان. پرواز واژهها بر شانه قلم… ماهیت ما سایه روشن های درون است.