گفت و گوی کوتاه من با زمین 🌍🌎🌏

گفتگوی من با زمین

به نام خدا ✍️✍️✍️✍️✍️

گفت و گوی کوتاه من با زمین 🌍🌎🌏

: چند روزی ست، زمین نگاهش را به من میخ کرده. من هم نگاهم را به او دوختم. پرسیدم: از برای چه آنچنان مرا می نگری که گویا هیچوقت مرا ندیده ای؟ پاسخ داد: از برای اینکه به روی من قدم می زنی و دریغ از شکر. مرا آلوده می کنی حیف از خودت. مرا خار می کنی بدا به شخصیتت. از خود پرسیده ای که از برای چه به زمین آمده ای؟ آمده ای خلاف و خراب کنی و بروی. تو برای این به زمین فرا خوانده شدی که به من اضافه کنی، همه توانمندی هایت را به کار بگیری، مرا بهتر از قبل تحویل دهی، مرا آماج تخت و تازی نکنی، زیبایی های من روح تو رو نوازش دهد، خلاقیتت را نمایان کند. تو نیامده ای که مورد ستم واقع شوی. می دانی اولین نفر خود توست که به خودت ستم می کند. نفس تو را می فریبد. حال آنکه تو باید افسار آن را به خرد خود بگیری. چرا این همه خودت را تحقیر می کنی؟ اینگونه که می بینم تو و نفست فرسنگها از هم فاصله دارید. می دانی که هیچ کس و هیچ چیز و هیچ موجودی نمی تواند تو را پست و بلند کند الا خودت. تو در مسیر قرار بگیر، همه کائنات آهنگ شان با تو هم آوا می شود.

۱۴۰۱/۹/۲۰

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *